19 آذر داستان, ویدیو قسمت نوزدهم: بیگانهای در کنار کوچک خان دی 8, 1401 توسط مهدیسا راوی: قربان صحرائی در سال ۱۹۲۱ که من کوچکخان را دیدم، مردی بود حدوداً چهل و پنج ساله، میانه قامت، قوی با صورتی گرد و گونههایی ...ادامه مطلب
19 آذر داستان, ویدیو قسمت هجدهم: یک سیب را هزار قسمت میکند دی 8, 1401 توسط مهدیسا راوی: قربان صحرائی در تاریخ ۸ ربیع الاول ۱۳۳۶ ق امیر عشایر برادر عظمت خانم معروف، با جمعی از خوانین اردبیل به کسما ورود نمودند....ادامه مطلب
19 آذر داستان, ویدیو قسمت هفدهم: رحم بر بیمار ارمنی دی 8, 1401 توسط مهدیسا راوی: قربان صحرائی دکتر وارطان اوحانسیان که هنگام خلع سلاح قزاقان ایران به کلی از هستی خود محروم شده و در گوشهای از منزل زیست م...ادامه مطلب
19 آذر داستان, ویدیو قسمت شانزدهم: مسجد، پایگاه است دی 8, 1401 توسط مهدیسا راوی: قربان صحرائی مانند سابق در ایام جمعآوری اعانه نیز مالکین و تجار و کسبه دور میرزا را گرفته بودند و مشارالیه از مراجعین به ...ادامه مطلب
19 آذر داستان, ویدیو قسمت پانزدهم: آب وضویش را من میبردم آذر 21, 1401 توسط مهدیسا راوی: قربان صحرائی من از جوانی سری پرشور داشتم به قول بعضیها عاشقپیشه بودم. گاهی اوقات هم چیزهایی بهعنوان شعر میگفتم. در آن ...ادامه مطلب
19 آذر داستان, ویدیو قسمت چهاردهم: یادداشت میرزا، قوت قلب و روحیه من دی 8, 1401 توسط مهدیسا راوی: قربان صحرائی روزی در محبس آقاشیخ حسن فداکار که از نزد میرزا به تهران آمده بود به دیدنم آمد. یادداشتی به خط مرحوم میرزا ...ادامه مطلب
19 آذر داستان, ویدیو قسمت سیزدهم: میرزا شبیه عیسی (ع) آذر 21, 1401 توسط مهدیسا راوی: قربان صحرائی روزی که به اتفاق مرحوم میرزا به اشکلان رفتم. نامهای از قونسول انگلیس مقیم رشت رسید - المدرسیه - که ژنرال دنس...ادامه مطلب
17 آذر داستان, ویدیو قسمت دوازدهم: عزت نفس میرزا آذر 21, 1401 توسط مهدیسا راوی: قربان صحرائی مرحوم پدرم که منشی سپهسالار بود و به تهران آمده بود، مرد آزادهای بود و با مرحوم میرزاکوچک آشنایی کامل داشت. مرحو...ادامه مطلب
17 آذر داستان, ویدیو قسمت یازدهم: میرزا و نهضت در دل مردم آذر 21, 1401 توسط مهدیسا راوی: قربان صحرائی لولمان بین فومن و کسما، در واقع در وسط جنگل واقع شده و حفاظت آنجا از نقطه نظر نظامی واجد اهمیت بود. رشته سیم تلفن...ادامه مطلب
17 آذر داستان, ویدیو قسمت دهم: قانونمندی میرزا آذر 21, 1401 توسط مهدیسا راوی: قربان صحرائی بعد از آن که اینجانب به سمت ریاست سربازخانه معین شدم. عدهای باید از نفرات به نوبت دم درب خروجی سربازخانه قراول ب...ادامه مطلب