بنا بر گزارش عهدواره هنر و رسانه جنگل؛ حیدر خان سه ماه پس از آمدنش به گیلان، تصمیم گرفت به تبریز برگردد. اوضاع سیاسی گیلان و فراوانی احزاب درگیر انقلاب جنگل او را درگیر چالشهای زیادی در انقلاب جنگل کرده بود. در این بخش، روایت وضعیت حیدرخان عمواوغلی سه ماه بعد از ورود به گیلان را با هم میخوانیم.
ناصر عظیمی دوبخشری در کتاب «جنبشی که به انقلاب تبدیل شد؛ از مبارزه علیه اشغالگران تا تأسیس جمهوری در گیلان»، مینویسد: «حیدرخان نیز در این زمان که کمتر از سه ماه از آمدنش به گیلان میگذشت، ترجیح میداد صحنه انقلاب جنگل را ترک نماید اما برخلاف تقاضای تهران نشینان که پیغام داده بودند تا حیدرخان به روسیه برگردد، او میخواست به تبریز برود و در آنجا منتظر شرایط و اقدام بعدی باشدو بیتردید او اکنون با شکست حمله به تهران توسط احسان الله خان و اعتراض دولت ایران به دولت روسیه مبنی بر حمایت دولت آذربایجان از قوای احسان و عکسالعمل روتشتین و نامۀ او به کوچک خان، فشار بر دولت آذربایجان به گونهای بود که دیگر حتی نمیتوانست پیگیر سیاستهایی باشد که به هنگام فرستاده شدن او به گیلان در باکو تدوین شده و در دستور کار آن دولت قرار داشت. در نتیجه حیدرخان در این زمان یعنی در نیمه دوم شهریور ۱۳۰۰ خورشیدی و به احتمال زیاد پس از ارسال نامه روتشتین به کوچک خان که او بیتردید به عنوان یکی از اعضای پنج نفره کمیته انقلاب از آن آگاه شده بود، از این کمیته درخواست کرده بود که اجازه دهند از کمیته انقلاب استعفا کند و به تبریز برود، اما به گفته فخرایی کمیته با نظر حیدر مخالفت کرده بود: «او [حیدرخان] پیشنهاد کنارهگیریاش را مطرح ساخت و گفت راضیتر است که به تبریز برود و از آنجا شخصاً به تهیه مقدمات بپردازد و نتایجی که از انقلاب منظور نظر است به دست آورد، اما کمیته با این پیشنهاد موافقت نکرد و وجودش را در گیلان ضروریتر میدانست». (فخرایی، ۱۳۵۷: ۳۶۶).
در چنین شرایط یأس و ناامیدی بود که حادثه ملاسرا در اوایل مهرماه ۱۳۰۰ خورشیدی اتفاق افتاد و پیش از آنکه قوای سردار سپه از راه برسند، نقطه پایانی بر انقلاب جنگل گذاشت.[۱]
منبع
ناصر عظیمی دو بخشری. جنبشی که به انقلاب تبدیل شد از مبارزه علیه اشغالگران تا تاسیس جمهوری در گیلان. رشت: انتشارات سپیدرود به سفارش حوزه هنری گیلان، ۱۳۹۹.
[۱] همان، ۳۲۰.
انتهای پیام/