نامه و امضای میرزا کوچک خان جنگلی

نامه میرزا به حیدر خان عمواوغلی

بنا بر گزارش عهدواره هنر و رسانه جنگل؛ شاکری از نامه‌ای نویافته در اسناد بایگانی شوروی سخن می‌گوید که کوچک خان به حیدر نوشته است: در ژانویه ۱۹۲۱ (دی – بهمن ۱۲۹۹) پس از آنکه پراودا، برنامه حداقلی حیدرخان را رسماً اعلام کرد، کوچک خان نامه‌ای به وی نوشت و به او به عنوان «خدمتگزار وفادار» مردم تبریک گفت این نامه که بیش از هفتاد سال لابه لای بایگانی شوروی مدفون شده بود، آنچه را نمی‌دانستیم کاملا عیان می‌کند.

ناصر عظیمی دوبخشری در کتاب «جنبشی که به انقلاب تبدیل شد؛ از مبارزه علیه اشغالگران تا تأسیس جمهوری در گیلان»، می‌نویسد: « این نامه، ‌[نامه لنین درباره سیاست گشایش روابط اقتصادی با غرب] که توسط لنین پس از اعلام «نپ» در تاریخ فروردین ۱۳۰۰ نوشته و ارسال شده در ۱۸ اردیبهشت همان سال (هشتم ماه می ۱۹۲۱) در روزنامه پراودای گرجستان نیز انتشار یافته است. ما می‌دانیم که حیدر عمو اوغلی در این زمان در قفقاز و به ویژه باکو و گرجستان در سطوح بالای حزبی و دولتی فعالیت داشت و بی‌تردید در آستانه ورود به گیلان در خرداد ۱۳۰۰، از تزها و رهنمودهای موجود در این نامه که در راستای مواضع جدید بلشویک‌ها پس از اعلام «نپ» بسیار جدید بود، وقوف کامل داشته و احتمالاً آن را به عنوان یک دستورالعمل که بسیار به تزهای او نزدیک بود، راهکار مناسبی برای اقدامات و ابتکار عمل‌های خود یافته است. به ویژه اینکه او به دلیل موقعیتش در رأس حزب کمونیست ایران (عدالت)، اکنون به ناگزیر وارث اصلی دولت جمهوری شوروی گیلان به حساب می‌آمد که مرکز آن در رشت قرار داشت. در واقع می‌توان گفت او خود را یکی از مخاطبان نامه لنین به رفقای حزبی قفقاز به حساب می‌آورد. نامه کوچک خان در اردیبهشت ۱۳۰۰ به او به عنوان رهبر حزب عدالت که در بالا ذکر شد نیز احتمالاً انگیزه‌ای برای ورود او به گیلان داده بود. در این شرایط و با اتخاذ مواضع کوچک خان که پیش‌تر در نامه او به حیدر آمد، اکنون راه آمدن حیدرخان به گیلان با نظر مساعد کوچک خان گشوده شده بود. یادآوری کنیم که پیش‌تر درست زمانی که منازعه‌ای سخت بین کوچک خان و بلشویک‌ها در قبل از کودتای نهم مرداد در میان بود (بین ۱۸ تیر تا ۹ مرداد ۱۲۹۹ خورشیدی به گفته فخرایی کوچک خان موافقت کرده بود که حیدرخان به عنوان ناظر به گیلان بیاید بعد از تعرض میرزا و عزیمتش به فومن پیش از اینکه کودتای سرخ روی دهد و تصادفات جنگی بین آنان بروز کند، ابراهیم بیک و داداش بیک از طرف صدر شورای جمهوری آذربایجان (نریمانف) مأمور می‌شوند به جنگل بروند و با میرزا ملاقات کنند. بعد از گفت‌وگوهای دیگر توافق می‌شود که حیدرخان به عنوان نظارت به ایران بیاید. (فخرایی (۱۳۵۷ :۳۲۶). شاکری از نامه‌ای نویافته در اسناد بایگانی شوروی سخن می‌گوید که کوچک خان به حیدر نوشته است: در ژانویه ۱۹۲۱ (دی – بهمن ۱۲۹۹) پس از آنکه پراودا، برنامه حداقلی حیدرخان را رسماً اعلام کرد، کوچک خان نامه‌ای به وی نوشت و به او به عنوان «خدمتگزار وفادار» مردم تبریک گفت این نامه که بیش از هفتاد سال لابه لای بایگانی شوروی مدفون شده بود، آنچه را نمی‌دانستیم کاملا عیان می‌کند. نخست این که کوچک خان به طور مرتب حیدرخان را از طرح‌های ابتکاری خود نسبت به کمونیست‌هایی که با وی مخالف بودند آگاه می‌کرد. دوم، وی که گویی از تماس‌های سردار محبی با انگلیسیان آگاهی داشت، سردار و برادرش میرزاکریم خان را به انجام «توافق محرمانه» با انگلیسیان تشدید گرفتاری‌ها در گیلان و دامن زدن به «ستیز و جدایی» در میان انقلابیون متهم می کرد…» (شاکری، ۱۳۸۶: ۵۰۸). و اضافه کنیم که کوچک خان با وجود حوادث تابستان ۱۲۹۹ خورشیدی و کودتایی که علیه او توسط حزب کمونیست ایران انجام شد و بازگشت تحقیر آمیزش به فومنات باز هم اشتیاق برقراری ارتباط با حیدرخان رهبر جدید این حزب را داشت و او را «خدمتگزار و فادار مردم» می‌نامید و به همین سبب تمام مواضع حزب را پس از رهبری حیدرخان به دقت مورد پیگیری قرار می‌داد.

تقی شاهین به نقل از آرشیو علمی انیستیتوی تاریخ آکادمی علوم آذربایجان شوروی، نیز ارتباط بین حیدرخان و کوچک خان را تأیید می‌کند. او از نامه دیگری از طرف کوچک خان به حیدرخان عمو اوغلی در آبان ۱۲۹۹ خورشیدی، یعنی زمانی که دیگر مشخص شده بود حیدرخان به رهبری حزب کمونیست ایران (عدالت) ارتقاء یافته درباره سردار محیی خبر میدهد. لازم است یادآوری کنیم این نامه زمانی نوشته شده که نزدیک به یک ماه از ورود دوباره بلشویک ها به رشت پس از عقب نشینی دوم از آن گذشته و سردار محبی نیز جزو دولت جدید احسان الله خان شده بود: «[کوچک خان] در نامه مورخ ۱۷ نوامبر ۱۹۲۱ [صحیح آن ۱۷ نوامبر ۱۹۲۰ برابر ۲۶ آبان ۱۳۰۰ خورشیدی] به حیدر عمو اوغلی سردار محیی را خائن می‌خواند» (شاهین ۲۱۱:۱۳۶۰). این نامه نشان می‌دهد که کوچک خان با وجود درگیری‌های خود با حزب کمونیست ایران در گذشته، حالا حیدر را به عنوان رهبر فعلی آن محرم رازهای نگفته‌اش می‌دانست. به‌ویژه اینکه سردار محیی حالا یکی از اعضای دولت جدید احسان الله خان نیز بود. سلطانزاده نیز تأیید می‌کند که در درون حزب کمونیست عدالت، برخلاف او که به گفته‌اش از اول با کوچک خان میانه‌ای نداشت. حیدرخان نظر مساعدی به کوچک خان داشته و همین امر سبب شده تا پس از تغییر رهبری حزب در پاییز ۱۲۹۹ تمایل به همکاری با کوچک خان افزایش یابد و سرانجام با کوچک خان دولت مشترکی نیز تشکیل گردد. اکثر کمونیست‌های ایران از همکاری با کوچک خان خودداری کردند، لیکن گروهی از رفقا به رهبری حیدرخان همکاری با جنگلی‌ها را نه تنها مطلوب، بلکه لازم می‌دانستند. آنها مذاکرات با کوچک خان را بار دیگر آغاز کردند و مشترکاً دولت جدیدی تشکیل دادند. (سلطانزاده، ۱۳۸۳ : ۱۲۷).

بدین ترتیب حیدرخان تصمیم گرفت به گیلان بیاید و با کوچک خان به طور مشترک انقلاب را هدایت کنند اما پرسش اساسی این است که آیا زمانی که حیدرخان برای آمدن انتخاب کرده بود زمان مناسبی برای آمدن به میدان انقلاب جنگل بود؟ برای پاسخ به این پرسش مهم لازم است شرایط سیاسی داخلی و بین المللی انقلاب جنگل را در آستانه ورود او به اجمال معرفی کنیم.[۱]

 

منبع

ناصر عظیمی دو بخشری‏. جنبشی که به انقلاب تبدیل شد از مبارزه علیه اشغالگران تا تاسیس جمهوری در گیلان. رشت: انتشارات سپیدرود به سفارش حوزه هنری گیلان، ۱۳۹۹.

[۱] ‏همان، ۲۹۲ـ ۲۹۴.

 

انتهای پیام/