میرزا، پناه لهستانی‌ها در قحطی

راوی: وارث

بنا بر گزارش عهدواره هنر و رسانه جنگل؛ شیوع آنفولانزای اسپانیایی در سال‌های ۱۹۱۷ و بروز قحطی هم‌زمان با جنگ جهانی اول مردم دنیا را با چالش‌های زیادی روبرو کرده بود. آوارگان جنگ به کشورهای متحد دولت خود سرازیر می‌شدند.  ارتش انگلیس هم برای تأمین خوراک جنگاوران خود، اختیار انبارهای غلات را در دست داشت. در این میان میرزا کوچک با درایت توانست گیلان را برای مدتی از قحطی دور کند و همین موضوع باعث شد که قربانیان جنگ مثل لهستانی‌ها هم از حمایت میرزا کوچک خان بهره‌مند شوند.

وضعیت ایران در آن روزها در نامه‌ای که در ماه آوریل ۱۹۱۸ (فروردین ۱۲۹۷)، فرانسیس وایت دبیر سفارت آمریکا  در سفر از بغداد به تهران می‌نویسد به‌درستی پیداست. کالدول می‌نویسد: «در سرتاسر جاده‌ها کودکان لخت دیده می‌شوند که فقط پوست و استخوان‌اند. قطر ساق‌هایشان بیش از سه اینچ نیست و صورتشان مانند پیرمردان و پیرزنان هشتاد‌ساله تکیده و چروکیده است. همه‌جا کمبود دیده می‌شود و مردم ناگزیرند علف و یونجه بخورند و حتی دانه‌ها را از سرگین سطح جاده جمع می‌کنند تا نان درست کنند. در همدان چندین مورد دیده شد که گوشت انسان می‌خورند و دیدن صحنه درگیری کودکان و سگ‌ها بر سر جسد یا به‌دست‌آوردن زباله‌هایی که به خیابان‌ها ریخته می‌شود عجیب نیست.»

بخش‌هایی از گفته‌های «وارث»؛ راوی جنگل  را درباره این موضوع با هم می‌بینیم.

 

انتهای پیام/