قسمت پانزدهم: آب وضویش را من می‌بردم

راوی: قربان صحرائی

من از جوانی سری پرشور داشتم به قول بعضی‌ها عاشق‌پیشه بودم. گاهی اوقات هم چیزهایی به‌عنوان شعر می‌گفتم. در آن زمان جنگل در اوج اعتبار بود و در همه جای گیلان بر قدوم جنگلی ها گل نثار می‌کردند و با جان و دل از آن‌ها پشتیبانی می‌نمودند.

آوازه شهرت میرزا به گوش من نیز رسید و مرا مجذوب کرد تصمیم گرفتم به نهضت جنگل بپیوندم از مادرم خداحافظی کرده و سوی گوراب‌زرمیخ حرکت کردم. خودم را به ستاد میرزا معرفی نمودم. مرا پیش او بردند. قبل از هر چیز ایشان پرسید: «هدف از پیوستن به ما چیست؟!» من با جدیت تمام گفتم: «همان هدفی که شما دارید؛ کمک و یاری به ملت و نجات ستمدیدگان». میرزا تبسمی کرد و پرسید: «اهل کجایی؟» گفتم:  «رشت، کارخانه حاج علی ضرب»[۱]. بعد هم از پدر و مادر و ازدواج من پرسیدند و من با حقوق ماهیانه ۹ تومان شدم سرباز جنگل.

ستاد میرزا در عمارت حاج سید رضی دریابیگی[۲] بود. طبقه بالای عمارت چهار اطاق داشت که میرزا و سه نفر افسر در آن زندگی می‌کردند. ستاد جنگل بسیار مجهز بود، هم مرکز مهمات جنگی و هم مدرسه نظام داشت. همانجا آموزش دیدم و مشغول خدمت شدم. یکی از سعادتهای بزرگی که در این مدت نصیبم شد این بود که سه شب من «اُرناس»[۳] میرزا شدم، آب وضوی او را می‌بردم و برایش جانماز پهن می‌کردم. هنگام غذا خوردن ایشان کاغذی می‌نوشت که به آشپزخانه می‌بردم و غذا تحویل می‌گرفتم. میرزا دستور داده بود که هر چه برای او می‌گذارند برای من نیز در سینی بگذارند – برابری و برادری را عملاً نشان می‌داد – من از آنجا که سرباز صفر به حساب می‌آمدم، خجالت می‌کشیدم که با رهبرمان در یک سفره و در یک سینی غذا صرف نمایم. سعی می‌کردم به بهانه‌ایی غذایم را برداشته و از اطاق خارج شوم. ایشان دستم را می‌گرفت و می‌فرمود همین جا بنشین و همین جا بخور. خدا بیامرزدش خدا لعنت کند قاتلش را. [۴]

 

[۱] حاج امین الضرب

[۲] حاج سید رضی از مالکین‌عمده فومن بود اما لقب دریابیگی نداشت.

[۳] سربازی که در خدمت افسر ارشد باشد.برای انجام کارها و اوامر او، گماشته.

[۴] گیله‌وا، سال اول، شماره ۱۲، خرداد۱۳۷۲، ص۹، خاطرات صفرعلی رهنما، سربازان گمنام جنگل، قاسم غلامی کفترودی

هنرمندان گرامی از داستان‌ها و روایات قرار داده شده در سایت، می‌توانید در ساخت اثر خود استفاده کنید. برای اطلاعات بیشتر به فراخوان‌های هر رشته مراجعه کنید.

انتهای پیام/