بنا بر گزارش عهدواره هنر و رسانه جنگل؛ دولت شوروری به دلیل سیاستهای جدید اقتصادی لنین تمایل خود به حمایت از دولت احسان الله خان را از دست داده بود و سعی در برقرار ارتباط دوستانه با دولت مرکزی ایران داشت. در این بخش، روایت شرایط داخلی و بینالمللی انقلاب در زمان ورود حیدرخان را با هم میخوانیم.
ناصر عظیمی دوبخشری در کتاب «جنبشی که به انقلاب تبدیل شد؛ از مبارزه علیه اشغالگران تا تأسیس جمهوری در گیلان»، مینویسد: «در نیمه دوم خرداد ۱۳۰۰ خورشیدی یعنی در آستانه ورود حیدرخان انقلاب جنگل در بدترین شرایط خود از نظر داخلی و بینالمللی قرار داشت. زخم خونینی بر پیکره اعتماد مردم پدید آمده بود، بهخاطر فاجعه رشت و تخریب و ویرانی و قرار و دربهدری وحشتناکی که بر ساکنان این شهر اصلی و ثروتمند گیلان تحمیل شده بودف نفوذ کاریزماتیک کوچک خان نیز که گویا پای بلشویکها و ارتش سرخ را به گیلان کشانده بود، به میزان زیادی از بین رفته بود. به یک اعتبار میتوان گفت که در آبان ۱۲۹۹ خورشیدی، یعنی زمانی که برای بار دوم بلشویکها، قلمرو دولت خود در رشت را از قزاقان دولتی باز پس گرفتند، انرژی و توان انقلابی برای تداوم انقلاب جنگل به میزان زیادی نابود شده و رمقی برای آن نمانده بود».
دولت شوروی به خاطر مصالح کشور و انقلاب خود و کنار گذاشتن سیاست صدور انقلاب به شرق که در دوران قبل از «نپ» سخت بدان اصرار میورزید، دیگر نه فقط هیچ تمایلی در کمک به انقلاب جنگل نداشت، بلکه سفیر آن روتشتین که در ۵ اردیبهشت ۱۳۰۰ خورشیدی پس از شش ماه منصوب شدن به سفیر شوروی در ایران توسط دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی با هزار دشواری بالاخره توانسته بود خود را به تهران برساند و در تهران مستقر شود، سعی بلیغ داشت تا سیاست جدید دوستی دولت خود را بر اساس قرارداد فوریه ۱۹۲۱ (اسفند ۱۲۹۹) به ایران نشان دهد. در واقع این سیاستهای جدید لنین بود که میخواست به هر نحوی شده نه فقط با انگلستان بلکه با ایران نیز روابط حسنهای داشته باشد. در این چارچوب بود که روتشتین سفیر تازه وارد شوروی بعدها کوشش داشت، سیاست رسمی دولت متبوع خود را در جهت قانع کردن انقلابیون به دست کشیدن از اهداف اولیه تحقق بخشد و از طرف دیگر سخت مراقب بود تا تمام دستورات دولت شوروی مبنی بر عدم حمایت ارتش سرخ به ویژه از طرف دولت جمهوری آذربایجان در ارتباط با جنگل نیز رعایت شود. با این حال ما امروز به برکت اسناد نویافته در آرشیوهای دولت شوروی سابق در جمهوریهای مختلف میدانیم که این اقدامات در آذربایجان و توسط برخی از مهمترین اعضای حزب کمونیست در قفقاز گوش شنوایی نداشت و آنان اصرار داشتند که دست کم یک بار دیگر شانس دیگری در چارچوب همان سیاستهای صدور انقلاب و سویتی کردن ایران بیازمایند.[۱]
منبع
ناصر عظیمی دو بخشری. جنبشی که به انقلاب تبدیل شد از مبارزه علیه اشغالگران تا تاسیس جمهوری در گیلان. رشت: انتشارات سپیدرود به سفارش حوزه هنری گیلان، ۱۳۹۹.
[۱] همان، ۲۹۵ ـ ۲۹۶.
انتهای پیام/