بنا بر گزارش عهدواره هنر و رسانه جنگل؛ واقعه ملاسرا در تاریخ انقلاب جنگل اهمیت زیادی داشت. دیدگاه مورخان جنگل میتواند گرههای کور این اتفاق را پیش چشم مخاطب باز کند. دیدگاه ابراهیم فخرایی را درباره واقعه ملاسرا با هم میخوانیم.
ناصر عظیمی دوبخشری در کتاب «جنبشی که به انقلاب تبدیل شد؛ از مبارزه علیه اشغالگران تا تأسیس جمهوری در گیلان»، مینویسد: «ابراهیم فخرایی نیز از قول حسن خان آلیانی نقل میکند: «چنانچه ما به این کار دست نمیزدیم، [یعنی حمله به ملاسرا] آنها یعنی عمواوغلی و احسان و خالو و دیگران سبقت میکردند و مانند دفعه پیش با همه ماها را میکشتند یا به خفت و خواری همه را به زنجیر میکشیدند». فخرایی (۱۳۵۷ :۴۲۰). معلوم نیست منظور آلیانی از «ما» و «ماها» چهکسانی هستند. میدانیم که در آن زمان در تشکیلات جنگل در مورد مسائل مختلف وحدت نظر وجود نداشت.
فخرایی حتی به اعتبار گفتههای حسن خان آلیانی و بدون استناد در حالی که چند سطر پیشتر مینویسد که حیدر عمو اوغلی از کمیته پنج نفره انقلاب تقاضا کرد از انقلاب کناره گیری کند؛ به تبریز برود و تنها به دلیل مخالفت اعضای کمیته انقلاب بود که در گیلان باقی مانده بود، داستانسرایی پیشه میکند و مینویسد که حیدر برای دست یافتن به قدرت توطئهای در سر داشت: «محرومیتهای گوناگون و یأس از عدم موفقیت، حالات مختلفه روانی در انسان پدید میآورد. عمواوغلی ابتدا مکدر شد و گلهگذاری آغاز نمود. بعد متغیر شد و به اعتراض پرداخت، سپس به تمهیدات پنهانی متوسل گردید و تا سرحد به دست گرفتن زمام قدرت پیش راند. افرادی که مشتری بازارهای آشفتهاند در مقام سودجویی برآمدند و اختلاف سلیقه را به نفاق واقعی تبدیل ساختند تا جایی که بین زعمای جنگل شکاف پیدا شد و شکاف مرحلهبهمرحله عمیقتر شد. دو رهبر انقلاب بهاصطلاح سرشاخ شدند و در شطرنج سیاست، به یکدیگر کیش دادند». (همان: ۳۶۶). باتوجه به اینکه نوشته فخرایی تنها کتاب مهمی بود که پیش از هر نوشتهای در ایران در بارۀ انقلاب جنگل قبل از انقلاب ۱۳۵۷ منتشر شده بود، تأثیر مهمی در افکار عمومی علاقهمند به تاریخ معاصر ایران برجای گذاشت و گفتمان مشخصی خلق کرد.[۱] (به این نکته بازخواهیم گشت).
منبع
ناصر عظیمی دو بخشری. جنبشی که به انقلاب تبدیل شد از مبارزه علیه اشغالگران تا تاسیس جمهوری در گیلان. رشت: انتشارات سپیدرود به سفارش حوزه هنری گیلان، ۱۳۹۹.
[۱] همان، ۳۲۸ـ۳۲۹.
انتهای پیام/