به جنگل راپُرت رسید که نفرات روسها از خط کرمانشاهان برای مراجعـت بـه روسیه در حرکت هستند و به هر یکاز شهرهای مملکت که میرسند ،غارت میکنند از قراری که رسیدگی شد به شهرهای همدان و قزوین صدمات و خسارات زیادی وارد کردهاند، کسی هم در آن حدود، قادر به جلوگیری از روسها نبودهاست. میرزا کوچکخان مقرر داشت، عدّهای از مجاهدین، غیر نظامی بروند و در بالا بالای[1] منجیل، سنگربندی نمایند تا از ورود روسها جلوگیری بشود تا خودسرانه وارد خاک گیلان نشوند و اهالی گیلان، مانند سایر ولایات، دچار زحمات و مرارت باقیمانده [ی] سربازان روسی نگردند.
حسب دستور میرزاکوچکخان مشیرالممالک و عبدالحسینخان طالش و کربلایی حسین، با چهارصدوپنجاه نفر مجاهد غیرنظامی که تمامشان، دل پری از روسها داشتند به طرف منجیل حرکت نمودند. از اوّل منجیل تا بالابالا سنگربندی کرده و توقف نمودند تا اینکه روسها از خط قزوین، وارد بالابالا شدند. از عبور روسها از بالا بالا جلوگیری کردند و به آنها اطلاع دادنـد کـه مـا مأموریم از شما جلوگیری کنیم تا خودسرانه وارد خاک گیلان نشوید. روسها باخبر بودند که جنگلیان دارای قوّه و قدرت میباشند و با زور، قادر به ورود به خاک گیلان نیستند. از طرف روسها نمایندهای خدمت سرکردههای مجاهدین فرستاده شد و پیغام آورد که ما کاری به کار اهالی گیلان نداریم. فقــط اجازه بدهید که از خاک گیلان عبور نماییم و برویم به وطن خود که روسیه باشد. سرکردههای مجاهدین با تلفن به کمیتهی مفلس اتّحاد اسلام در کسما خبر دادند و از طرف کمیته اجازه دادهشد که دویست نفر به دویست نفر، به گیلان وارد [شده] و به روسیه بروند ولی داخل بازار و شهر رشت نشوند و اگر هم برای خرید یا کارهایی لازم باشد، داخل شهر شوند [باید] بی اسلحه باشند. چنانچه دیده شود که سالدات یا قزاق روس، مسلّح داخل شهر بشود. صاحب منصبان ایشان به مجازات میرسند. روسها لاعلاج این شرایط را قبول کردند. دویست نفر به دویست نفر با اجازه سرکردههای مجاهدين مقيم منجیل میآمدند و از بیرون شهر برای رفتن به روسیه [به انزلی] میرفتند. وقتی که دویست نفر اول وارد انزلی میشدند دویست نفر دیگر از بالا بالا حرکت میکردند.
قشون روسیه با میل خود، تمام اسلحه و مهمات جنگی [خود] را به نمایندگان جنگلیان تحویل میدادند و در عوض قیمت آن پول و برنج میگرفتند. بارها دیدهشد که ده نفر سالدات روس : تحت حمایت فقط یک نفر از مجاهدین جنگل بودند. عاقبت کلیهی قشون روسیه با این قرارداد از خاک گیلان عبور کردند. با وجود اینکه بارها از روسها شنیده شدهبود که رشت را در وقت مراجعت به روسیه غارت [خواهندنمود عاقبت از نیت پاک گیلانیان و از همت جوانان غیور و فدائیان گیلان چنان شد که در عوض ،غارت، روسها تمام اسلحه و مهمات جنگی خود را به گیلانیان واگذار کردند. گاهیاوقات دیدهشد که قزاقها و سالداتها اسب خود را به دو قران یا سی شاهی فروختند و تفنگهای پنج تیر قزاقی با فشنگ زیاد یکی پنج یا شش تومان فروختهشد. در هر حال سر و پا برهنه از خاک گیلان خارج شدند.[2]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] نگاهی از درون به انقلاب مسلحانه ی جنگل، (رشت: فرهنگ ایلیا، ۱۳۹۴)، پانویس بالابالا: آبادیای در کنار رودخانهی شاهرود بین لوشان و منجیل بر سر راه قزوین به رشت.
[2] همان، 73-74.
انتهای پیام /