میرزا ویارانش بعد از ورود حیدر خان عمواوغلی

جناح بندی قدرت در تشکیلات جنگل و واقعه ملاسرا

بنا بر گزارش عهدواره هنر و رسانه جنگل؛ واقعه ملاسرا یکی از اتفاقات مهم پس از انقلاب جنگل بودکه از دیدگاه برخی واقعه‌نگاران تاریخ جنگل، نقطه پایانی بر انقلاب جنگل گذاشت. بدون بررسی جناح‌های قدرت در دوره پس از انقلاب جنگل نمی‌توان درباره واقعه ملاسرا اظهارنظر کرد. در این بخش، روایت جناح بندی قدرت در تشکیلات جنگل و واقعه ملاسرا را با هم می‌خوانیم.

ناصر عظیمی دوبخشری در کتاب «جنبشی که به انقلاب تبدیل شد؛ از مبارزه علیه اشغالگران تا تأسیس جمهوری در گیلان»، می‌نویسد: «تاکنون در دوره‌ای که ما آن را دوره انقلاب جنگل نامیده‌ایم، بیش‌تر به آناتومی تشکیلات قدرت غالب و اصلی این دوره یعنی بلشویک‌ها پرداخته‌ایم و به دلایلی که پیشتر گفتیم تشکیلات جنگل را در این دوره در حاشیه آن بررسی کرده‌ایم. به باور ما [نویسنده کتاب] با خروج ارتش سرخ و سلب تدریجی حمایت دولت شوروی از بلشویک‌ها به سبب منافع ملی خود، در ماه‌های آخر این دوره و پس از آمدن حیدر خان بازهم نقش‌آفرینی جنگلیان در دوره انقلاب جنگل افزایش یافت. در این دوره کوتاه یک اتفاق مهم؛ یعنی حادثه ملاسرا سبب شد تا شیرازه انقلاب جنگل به کلی از هم بپاشد .بررسی این فصل به طور کلی به این موضوع مهم و پر راز و رمز اختصاص یافته و در آن پس از بررسی تفصیلی این واقعه، نشان خواهیم داد که موضع کوچک خان در این واقعه مهم چه بوده است. اما به باور نویسنده بدون بررسی چالش قدرت و جناح‌بندی در درون تشکیلات جنگل برای دوره ای که این تشکیلات از کسما و گوراب زرمیخ به زیده و آلیان انتقال یافت، نمی‌توان به ریشه‌های این حادثه راهی گشود. نکته‌ای که تاکنون در بررسی این حادثه به آن توجه چندانی نشده است.

چنان‌که گفته شد، واقعۀ ملاسرا در اوایل مهرماه ۱۳۰۰ نقطه پایانی بر انقلاب جنگل گذاشت. از این‌رو مهم است که آن را بررسی کنیم؛ اما بدون بررسي شيوه اعمال قدرت در تشکیلات جنگلیان پس از راهپیمایی بزرگ و انتقال این تشکیلات از کسما و گوراب زرمیخ به زیده و ناحیۀ آلیان نمی‌توان به ریشه‌های اصلی واقعه ملاسرا پی برد. باید بدانیم که همان نقشی را که حاج احمد کسمایی در مرحله نخست در جنبش جنگل در نواحی کسما به عهده داشت، حسن خان آلیانی در دوره بعد در زیده و آلیان به عهده گرفت. چنان‌که گفته شد، حسن خان پس از انتقال تشکیلات جنگلیان به زیده و آلیان اقتدار و نفوذی بی‌بدیل در تشکیلات جنگل پیدا کرد. این نکته‌ای است مهم که شاهدان جنگل به دلایل گوناگون از جمله عدم آگاهی دقیق از این فرایند، از بیان آن سر باز زده اند، در حالی که این موضوع در اتخاذ تصمیم‌های جنگلیان در این دوره و به ویژه در خصوص واقعه ملاسرا از اهمیت ویژه برخودار است و می‌تواند درک ما را از تحولات انقلاب جنگل، یا دست کم آن بخشی از تحولات که از طرف جنگلی‌ها رقم خورد، روشن‌تر نماید. نوشته‌های یان کولارژ و شاهپور آلیانی که از نزدیک و از درون این تشکیلات سخن به میان آورده‌اند، شواهد زیادی برای اثبات این فرض به دست داده است. آنها برای نخستین بار ما را با وجوه دیگری از درون تشکیلات جنگل در دوره‌ای که هم شامل بخش دوم از دوره اول و هم شامل تمام دوره دوم یا دوره انقلاب جنگل می‌شود و تاکنون ناشناخته مانده بود، آشنا می‌کند. به این دلیل که این نوشته‌ها بر خلاف شاهدان دیگر که بیشتر یاران قدیمی کوچک خان بودند و کمتر به زیده و آلیان دسترسی و راه پیدا کرده بودند، از درون تشکیلات مستقر در زیده و آلیان، یعنی از جایی روایت شده‌اند که به باور ما مرکز تصمیم گیری‌های مهم در خصوص مواضع جنگل در این زمان بوده است و نه روایتی از بیرون از این ناحیه و گفته‌های دست دوم و بیش‌تر شنیده‌هایی است که مرحوم فخرایی در کتاب سردار جنگل در این خصوص بیان کرده است. پرسش این است که شواهد ما برای طرح چنین فرضی از کجاست و چه کمکی به درک واقعه ملاسرا می کند؟[۱]

 

منبع

ناصر عظیمی دو بخشری‏. جنبشی که به انقلاب تبدیل شد از مبارزه علیه اشغالگران تا تاسیس جمهوری در گیلان. رشت: انتشارات سپیدرود به سفارش حوزه هنری گیلان، ۱۳۹۹.

[۱] ‏همان، ۳۲۱ـ۳۲۳.

 

انتهای پیام/