ابراهیم فخرایی

بذرهای تردید در تداوم راه انقلاب جنگل جوانه زدند

بنا بر گزارش عهدواره هنر و رسانه جنگل؛تغییرات پدید آمده در دولت مرکزی ایران پس از کودتا و اقتدار روزافزون آن شرایط سیاسی کاملا جدیدی در شهریور سال ۱۳۰۰ خورشیدی برای تداوم انقلاب جنگل به وجود آورده بود. پشتیبانی دولت شوروی نیز از انقلابیون دیگر نه تنها وجود نداشت بلکه پشتیبان سابق اکنون دیگر نه فقط مدافع انقلاب نبود، بلکه روتشتین سفیر آن دولت به صور مختلف در نامه‌هایش کوشش می‌کرد تا برای کوچک خان استدلال کند که زمانه دیگری فرا رسیده است. در این بحش درباره بذرهای تردید که در راه تقدام انقلاب جنگل جوانه زدند را با هم می‌خوانیم.

ناصر عظیمی دوبخشری در کتاب «جنبشی که به انقلاب تبدیل شد؛ از مبارزه علیه اشغالگران تا تأسیس جمهوری در گیلان»، می‌نویسد: «او [روتشتین سفیر دولت شوروی] حتی مبارزان جنگل و به طور کلی انقلابیون جنگل را به پیوستن بی‌چون‌وچرا به دولت مرکزی فرامی‌خواند تا به قول او حل مسئله گیلان بدون خونریزی پایان گیرد. در واقع بذر تردیدها برای ادامه انقلاب به طور جدی در دل‌ها جوانه زده و رو به رشد بود. در این شرایط بود که ارتباطات و مذاکره با دولت مرکزی با واسطه های گوناگون و رنگارنگ شدت گرفت؛ حتی فخرایی گفته است که افراد مبارز و پرنفوذی در تهران از میرزا کوچک خان می‌خواستند که جنگل را به حال خود رها کند و به تهران بیاید. مرحوم سیدحسن مدرس با پیام‌های مکررش آمدن میرزا را به طهران تأکید می‌نمود». (فخرایی ۱۳۵۷: ۳۶۷).

سعدالله درویش از جنگلیان نیز که این زمان یعنی در شهریور ۱۳۰۰ در تهران بوده با سه تن از نمایندگان پرنفوذ مجلس شورای ملی؛ یعنی سلیمان میرزا اسکندری، مساوات و میرزا محمد طاهر تنکابنی؛ یعنی کسانی که وارث سنت عقاید اجتماعیون عامیون بودند، ملاقاتی در ارتباط با قضایای جنگل داشته از قول آنها می‌نویسد که گفته‌اند: «بهتر است عمو اوغلی به روسیه برود»[۱]. (گیلک، ۱۳۷۱: ۴۶۸).

 

منبع

ناصر عظیمی دو بخشری‏. جنبشی که به انقلاب تبدیل شد از مبارزه علیه اشغالگران تا تاسیس جمهوری در گیلان. رشت: انتشارات سپیدرود به سفارش حوزه هنری گیلان، ۱۳۹۹.

[۱] ‏همان، ۳۱۸.

 

انتهای پیام/