بالشت سرباز، کوله پشتی است

بنابر گزارش عهدواره هنر و رسانه جنگل،میرزا کوچک خان با وجود این‌که توانایی بالایی در اداره‌ی امور و ارائه راهکار و خط مشی داشت،اما هرگز گرفتار جاه‌طلبی نشد . نمونه‌ای از این بزرگ‌منشی او را در روایت زیر می خوانیم:

شایع بود که میرزاکوچک، جهت تعرّض جنگی، شخصاً آماده می‌شود. میرزا کوچک در باغ آتشگاه (داودزاده) ناهار خورد. شب در باغ کاسان رختخواب اعلا و ترمه، جهت میرزاکوچک، پهن نموده بودند. میرزا کوچک به محض مشاهده‌ی رختخواب‌های دارایی و ترمه پرسید: «این رختخواب برای کی گسترده شده؟! »

مهماندار بلافاصله رختخواب ترمه را به میرزا کوچک نشان داد و گفت: «این رختخواب، مخصوص جناب میرزا است.» میرزاکوچک متغیر شده، پنجره را که به طرف رودخانه مشرف بود، باز کرد و رختخواب خود را به حیاط باغ پرت نمود. مهماندار بلافاصله رختخواب‌ها را جمع نمود.

میرزاکوچک، کوله‌پشتی خود را به گوشه‌ای نهاد و گفت: «سرباز، بالشی جز کوله‌پشتی نخواهد داشت.» شنل خاکستری را نیز بالاپوش خود نمود و گفت: «شماها با تشریفات سلطنتی که برای مجاهدین تهیه نموده‌اید نمی‌دانم چه خیالات خامی در سر دارید؟» [1]

[1] منبع تاریخ ،جنگل صادق مهرنوش ج اول شهریور ۱۳۹۸، صفحه ۲۰۹

 

انتهای پیام/

 

دیدگاهتان را بنویسید