بنا بر گزارش عهدواره هنر و رسانه جنگل؛ اوضاع سیاسی گیلان و ایران در زمان ورود حیدرخان دستخوش تغییرات زیادی بود. این روایت را با هم میخوانیم.
ناصر عظیمی دوبخشری در کتاب «جنبشی که به انقلاب تبدیل شد؛ از مبارزه علیه اشغالگران تا تأسیس جمهوری در گیلان»، مینویسد: «در هر حال با وجود استقرار سفیر شوروی روتشتین در اردیبهشت ۱۳۰۰ در ایران و پس از دشواریهای بسیار و تمایل شدید دولت شوروی به برقراری روابط حسنه با ایران آمدن حیدرخان در چنین شرایطی چنان غیر قابل پیش بینی بود که میتوان گمانهزنی کرد شاید سپر بلا کردن حیدرخان در این زمانه دشوار و روانه کردن آن به کارزار انقلاب گیلان این بوده است که بتوان امضای قرارداد دوستی ایران و شوروی را به گونهای رسمی کرد. لازم است یادآوری شود که در این زمان با وجود گذشت سه ماه از امضای قرارداد دوستی ایران و شوروی، هنوز مجلس شورای ملی تمایلی به تصویب این قرارداد و تبدیل آن به قراردادی رسمی نداشت. ممکن است دولت انگلیس در ایجاد موانع نقشی به عهده داشته است. در هر حال ممکن است دولت شوروی برای تحت فشار قراردادن دولت ایران و مجلس شورای ملی آمدن حیدرخان را بدون آنکه خود حیدرخان از این ماجرا مطلع باشد به نحوی از طریق دولت آذربایجان برنامه ریزی کرده یا با توجه به تمایلی که در آن دولت وجود داشت این برنامهریزی را که در چارچوب کمک به تصویب قرارداد بوده با دیده اغماض نگریسته است. اینها فرضیههایی است که کمتر برای آن شواهد مستندی وجود دارد. با این حال در هر صورت حیدرخان به گیلان آمد و حوادث بعدی انقلاب جنگل نیز بر محور آمدن او شکل گرفت.[۱]
منبع
ناصر عظیمی دو بخشری. جنبشی که به انقلاب تبدیل شد از مبارزه علیه اشغالگران تا تاسیس جمهوری در گیلان. رشت: انتشارات سپیدرود به سفارش حوزه هنری گیلان، ۱۳۹۹.
[۱] همان، ۲۹۸.
انتهای پیام/