رشت

اوضاع اقتصادی گیلان در زمان ورود حیدرخان

بنا بر گزارش عهدواره هنر و رسانه جنگل؛ وضع بد اقتصادی در گیلان تحت حکومت بلشویک‌ها و تاحدودی جنگلی‌ها نیز شرایط را برای تداوم انقلاب نامساعد کرده بود؛ در واقع گیلان در بدترین شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود در چند دهه گذشته قرار داشت. روی کار آمدن بلشویک‌ها و حاکمیت آنها در رشت و انزلی و اتخاذ سیاست‌های کمونیسم جنگی و کنار زدن کوچک خان از رهبری انقلاب و تبعید خودخواسته او به فومنات بورژوازی مستقر در گیلان و تهران را که مترقی‌ترین نیروی اجتماعی فعال این دوران برای تحول بود به وحشت و دشمنی واداشته بود. در این بخش، روایت اوضاع اقتصادی گیلان در زمان ورود حیدرخان را با هم می‌خوانیم.

ناصر عظیمی دوبخشری در کتاب «جنبشی که به انقلاب تبدیل شد؛ از مبارزه علیه اشغالگران تا تأسیس جمهوری در گیلان»، می‌نویسد: «باید یادآوری کنیم که از زمان ایجاد جاده کالسکه‌روی انزلی، رشت، قزوین و تهران در ۲۵ سال پیش از آن این مسیر به مهم‌ترین مسیر تجاری و رفت‌وآمدهای سیاسی با جهان مدرن تبدیل شده بود. فاجعه رشت در تابستان و پاییز ۱۲۹۹ و قرار ساکنان آن ضمن آنکه امنیت این مسیر از تجارت و مسافرت به اروپا را از بین برده بود، در واقع باعث شده بود قرار سرمایه از گیلان تشدید شود. مصادره اموال بازرگانان مستقر در رشت و تهران در بندر باکو توسط بلشویک‌ها و عدم استرداد آن با وجود کوشش‌های فراوان کوچک خان بر سوءظن بیشتر بورژوازی به انقلابیون می‌افزود. این نیروی فعال و بالقوه، مدافع تحول در جریان مشروطه هیچ‌گاه چنین نفرت و دشمنی خصمانه و پیگیر یعنی بلشویسم را علیه خود تجربه نکرده بودند و با توجه به تجربه روسیه در دوران کمونیسم جنگی بورژوازی به خوبی دریافته بود که با نیروی سیاسی به‌کلی متفاوتی روبه‌روست که هیچ‌جایی برای او در سیاست و قدرت و اقتصاد قائل نیست. در واقع چنان که گفته شد بورژوازی تاکنون چنین دشمنی پیگیر و سازمان یافته را هیچ‌گاه نه در عمل و نه حتی در نظر تجربه نکرده بود. این فقط بورژوازی نوپای مستقر در رشت و انزلی و نمایندگان سیاسی آن نبود که چنین حسی را با تمام  وجود خود تجربه می‌کردند، بلکه همۀ نحله‌های سیاسی دیگر حتی نحله‌های چپ سوسیال دموکرات (اجتماعيون عامیون) نیز به چنین تجربه‌ای رسیده بودند. برای نمونه باید فرار میرزا حسین خان کسمایی در تابستان ۱۲۹۹ به تهران را ذکر کرد. زیرا یکی از ویژگی‌های  اصلی بلشویسم این بود که اعتقاد داشت که در هر کشور فقط یک چپ وجود دارد و آن چپ بلشویکی است و بقیه عمله‌های بورژوازی و امپریالیسم هستند. به همین دلیل بود که در زمان رهبری لنین تمام چپ‌های غیر بلشویک روسی حذف و سرکوب شدند. این همان نکته‌ای است که ما آن را فرهنگ سیاسی کاملاً جدید در ایران نامیده‌ایم و گفته‌ایم که در سال‌هایی که انقلاب جنگل در گیلان در جریان بود، این ایدئولوژی افراطی و گرته‌برداری شده از انقلاب اکتبر و رهبری آن لنین از دروازه انقلاب جنگل به فرهنگ سیاسی ایران راه یافت و سپس در آن به فرهنگ انقلابی غالب تبدیل و نهادینه شد و بهترین و مستعدترین روشنفکران ایران را به کنش‌های اراده‌گرایانه و انحصار‌طلبانه ویرانگری سوق داد که نه کمکی به توسعه و پیشرفت سیاسی و اقتصادی ایران کرد و نه به حاملان آن که سخت بلا کشیدند و طرفی از آن برنبستند. در واقع آن‌گونه که بسیاری از مارکسیست‌ها به ویژه مارکسیست‌های غربی و اروپایی به تاکید متذکر شدند این ایدئولوژی حتی تحریف مارکسیسم نیز تلقی می‌شد».

در هر حال در حالی که در این زمان رشت و انزلی در طول حدود سی سال گذشته به یکی از کانون‌های اصلی انباشت سرمایه به همراه تبریز و تهران تبدیل شده بود و نیروهای اجتماعی نوینی در پرتو این تحولات در این دو شهر در حال اعتلاء ظهور کرده و هرگونه تحولی را نمایندگی می‌کرد، به ناگهان با پوست و گوشت خود یک گسست کامل تاریخی ناگوار را برای نقش خود در جامعه ایرانی حس می‌کرد و در نتیجه به صورت فعال در صدد مقابله با آن برآمده بود. از نظر سیاسی هم وضع به طرز محسوسی برای انقلاب جنگل متفاوت و به ضرر انقلاب جنگل پیش می‌رفت. دولتی که از اسفند ۱۲۹۹ و پس از کودتای سوم اسفند در مرکز روی کار آمده بود، دیگر رفتاری چون دولت‌های گذشته نداشت و نگاه آن به امنیت در پرتو نگاه وزیر جنگ خود سردار سپه در هیأت یک نیروی نظامی پرانرژی برآمده از آشوب و هرج‌ومرج پانزده ساله پس از انقلاب مشروطه برای به سامان نمودن وضعیت ایران به کلی از دولت‌های گذشته متفاوت بود. در چنین شرایطی که فرصت‌ها از دست رفته و زمینه هیچ‌گونه کار انقلابی فراهم نبود؛ به باور نویسنده، آمدن حیدرخان عمو اوغلی به گیلان برای تداوم همان اهداف قبلی البته با تزهای جدید ارزیابی شتابزده و اشتباه استراتژیکی بود که از حیدرخان عمو اوغلی بعید می نمود و به نظر می‌رسد اور ژنیکدزه و نریمانف رئیس دولت آذربایجان به دلایل گوناگون تنها در جهت حفظ موقعیت خود در انجام آن محرک اصلی حیدرخان بوده‌اند.[۱]

منبع

ناصر عظیمی دو بخشری‏. جنبشی که به انقلاب تبدیل شد از مبارزه علیه اشغالگران تا تاسیس جمهوری در گیلان. رشت: انتشارات سپیدرود به سفارش حوزه هنری گیلان، ۱۳۹۹.

[۱] ‏همان، ۲۹۶ـ۲۹۸.

 

انتهای پیام/