کوچک خان و نمایندگان بلشویک‌ها در کمیته نظامی انقلاب جنگل

اعضای کمیته جدید انقلاب جنگل در فومن

بنا بر گزارش عهدواره هنر و رسانه جنگل؛ حیدرخان عمواوغلی، کوچک خان، میرزا محمد مهدی انشایی، احسان الله خان و خالو قربان اعضای پنج نفره کمیته انقلاب جنگل بودند که هر هفته جلساتی در ملاسرا تسکیل می دادند. نبودن اسم حسن خان آلیانی در این لیست زمینه را برای اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی فراهم کرد. در این بخش، درباره اعضای کمیته جدید انقلاب جنگل در فومن بیشتر می‌خوانیم.

ناصر عظیمی دوبخشری در کتاب «جنبشی که به انقلاب تبدیل شد؛ از مبارزه علیه اشغالگران تا تأسیس جمهوری در گیلان»، می‌نویسد: «همان‌طور که پیش‌تر گفته‌ایم کوشش برای اتحاد دو جناح از جنگلی‌های سابق یعنی احسان الله خان و کوچک خان تا خرداد ۱۳۰۰ خورشیدی بیشتر در حد حرف باقی مانده بود. دست کم از مذاکرات بین دو جناح هیچ تصمیم واحد سازمانی تحقق نیافته و سوءظن‌ها همچنان برجای بود؛ حتی رفت‌وآمدهای بین طرفین نیز با رعایت تمام مسائل امنیتی انجام می‌شد. به عنوان مثال در تاریخ ۲۸ حمل (۲۸ فروردین) ۱۳۰۰ خورشیدی؛ یعنی حتی پس از ابراز دوستی مجدد در اواسط فروردین ۱۳۰۰ خورشیدی بین احسان و کوچک خان و نزدیک به دوماه قبل از ورود حیدر عمواغلی، کوچک خان نامه‌ای به صادق کوچک‌پور مرزبان جنگلی‌ها در پسیخان یعنی مرز دو دولت انقلابی نوشت و در آن تأکید کرد که:  «آقای کوچکی! چهار نفر اشخاص جدیدالورود را اجازه دهید به آن طرف آب پسیخان [قلمرو بلشویک‌ها] بروند و ضمناً به ایشان و توسط آنها به سایرین اخطار نمائید، مادام که مراودات طرفین مقطوع است، به‌هیچ وجه از آب عبور نکرده به این سمت آب نیایند. (کوچک‌پور، ۱۳۶۹، پیوست کتاب).

با آمدن حیدرخان اما موضوع به کلی فرق کرد و بلافاصله ترتیب ملاقات‌هایی برای عملی شدن اتحاد داده شد. ابتدا جلسه‌ای در صومعه‌سرا برگزار شد. اما محل برگزاری جلسه دوم که منجر به صدور اعلامیه وحدت شد، در شهر فومن بود. این نکته هم جالب است که پس از آمدن حیدرخان به طور عموم جلسات مذاکره برای وحدت عمل بین دو جناح در قلمرو حاکمیت کوچک خان در فومنات برگزار می‌شد تا در قلمرو بلشویک‌ها بعدها نیز محل برگزاری جلسات مذاکره که با نظم و ترتیب در هر هفته يك‌بار (گویا دوشنبه‌ها) برگزار می‌شد. ملاسرا یعنی روستایی در قلمرو حکومت کوچک خان تعیین شد. در داخل پرانتز بگوییم که اگر چه جلسات به طور عموم در مکانی در حوزه حاکمیت جنگلی‌ها برگزار می‌شد، ولی این مکان در کانون استقرار جنگلی‌ها یعنی در زیده و در عمارت حسن خان آلیانی نبود؛ بلکه در فومن یا ملاسرا انجام می‌شد که نزدیک به قلمرو بلشویک‌ها بود. در هر حال محمد علی خمامی (گیلک) کمیسر فوائد عامه در دولت اول جنگلی‌ها که در جلسه حضور داشت از ملاقات و مذاکره دوم در فومن چنین روایت کرده است: «اول کسی که رشته سخن را به دست گرفت، احسان الله خان بود. مشارالیه در تمام مدت سخنرانی خود که شاید بیش از نیم ساعت طول کشید، سعی کرد تمام تقصیر اختلافات گذشته را متوجه میرزا نموده و مسئولیت همه این پیشامدها را به دوش او گذارد. همه ساکت بوده و گوش می‌دادند. آخرالامر عبدالحسین انشایی منشی جلسه از شنیدن و نوشتن حرف‌های او عصبانی شده و فریاد برآورد که برای چه به اظهار  جملات خلاف حقیقت مبادرت می‌ورزد. از فریاد انشایی احسان الله خان متوحش و بین حاضرین سروصدا بلند شد و نزدیک بود کار به جای باریکی منتهی شود. بالاخره عمو اوغلی بعد از بيان يك رشته مطالب که ذکر واقعات گذشته، دردها را دوا نکرده و بهتر است به یک‌وقت مناسب‌تری برگزار شود. جلسه را از حالت خشم و غضب به آرامش و صمیمیت تبدیل نمود. در نتیجه با در نظر گرفتن قضایای مهم‌تر و مجهز شدن در مقابل دشمن مشترک کمیته علنی مرکب از پنج نفر از اشخاص مشروحه ذیل تشکیل شدند: عمواوغلی، کوچک خان، میرزا محمد مهدی انشایی، احسان الله خان و خالو قربان.

قرار شد کارها در تحت نظر این پنج نفر انجام و اداره شود و قول دادند از این پس با یکدیگر متفق و متحد باشند و پیرامون نفاق و دونیت نگردند و اگر وقتی نگرانی‌هایی ایجاد شود خیلی زود بوسیله بعضی از افراد داخلی کدورتها را برطرف سازند». (گیلک  ۱۳۷۱ :۴۴۰).

از نکات مهم و مبهم در تعیین اعضاء کمیته انقلاب، نبودن حسن خان آلیانی در کمیته است. آیا این تصمیم جمعی اعضاء برگزارکننده بود که او را کنار گذاشته بودند؟ آیا حسن خان خود با زیرکی از عضویت در کمیته سر باز زده بود تا خود را ملزم به تصمیمات کمیته با نظر اکثریت اعضاء نداند؟ یا موضوع دیگری در میان بود؟ در این مورد هنوز هیچ نمی‌دانیم، اما می‌توانیم بگوییم که حسن خان از آمدن حیدر خان آن هم با آن جمع کثیر از سربازان و ابزار نظامی به نزد کوچک خان راضی نبود. به‌ویژه‌اینکه تا آن زمان کوچک خان با ارتباطات شفاهی و مکتوبی که بین او و حیدرخان وجود داشت منتظر چنین آمدنی بود.

این جلسه منجر به صدور اعلامیه‌ای نیز شد که در اول تیر ماه سال ۱۳۰۰ خورشیدی یعنی دقیقاً یک هفته پس از ورود حیدرخان به گیلان انتشار یافت. در این اعلامیه که به تاریخ اول سرطان تیرماه ۱۳۰۰ به امضاء [خالو] قربان- محمدی- عمواوغلی نشر یافت. (از طرف عمواوغلی محمد آخوندزاده از اعضاء حزب کمونیست ایران امضاء کرده بود)، اعضاء کمیته جدید انقلاب به شرح زیر اعلام شده بود: میرزا کوچک خان، حیدر خان خالو قربان میرزا محمد [انشایی] احسان الله خان (فخرایی، ۳۲۷:۱۳۵۷-۳۲۸).

چنان‌که گفته شد به طور شگفت‌آوری نام حسن خان آلیانی در این کمیته دیده نمی‌شود. او از اعضاء شورای انقلاب اول بود که در انزلی تشکیل شده بود و حالا نیز در تشکیلات جنگل پس از کوچک خان شخصیت دوم جنگلی‌ها محسوب می‌شد. به ویژه که مقر نظامی جنگلی‌ها در آلیان و در قلمرو ایلی او استقرار داشت و بخش بزرگی از نیروی نظامی جنگلی‌ها از ایل آلیان بودند. در هر حال در این اعلامیه به دو نکته مهم اشاره شده بود. یکی آنکه می‌گفت «روش این کمیته تعقیب بیانیۀ رمضان  ۱۳۳۸» یعنی همان بیانیه‌ای است که در آغاز ورود جنگلی‌ها به رشت و به دست گرفتن قدرت توسط آنها انتشار یافته و توسط کوچک خان در ۱۶ خرداد ۱۲۹۹ در قرق کارگزاری رشت قرائت شده بود و دیگری بدون انتقاد یا تأییدی به تصمیم خروج نیروهای شوروی از گیلان اشاره داشت: «هرچند حکومت شوروی روسیه نظر به مصالح داخلی و خارجی که موافق مصلحت انقلاب است قشون خود را از ایران رجعت می‌دهد؛ معهذا عواطف برادرانه «احرار روسیه»[۱] همیشه با مظلومین ایران است». (همان: ۳۲۸ تأکید از ماست).

لازم است یادآوری کنیم که از اواخر خرداد ۱۳۰۰ خورشیدی دولت شوروی بر اساس سیاست‌های جدید خود و همچنین در پرتو سیاستی که قوام‌السلطنه اتخاذ کرده بود، به تدریج نیروهای خود را از گیلان بیرون کشید و در پنجم مهر ۱۳۰۰ به طور کامل ارتش سرخ از گیلان تخلیه شده بود. حالا در اعلامیه کمیته جدید انقلاب در اول تیر ماه ۱۳۰۰ خورشیدی که پس از نشست فومن صادر می‌شد بر تخلیه قوای شوروی صحه می‌گذاشت و آن را در چارچوب مصالح داخلی و خارجی روسیه به رسمیت می‌شناخت و در ضمن عواطف برادرانه دولت شوروی را با ایرانیان می‌ستود. پیدا بود که حالا نگرش جدیدی در رأس انقلاب جنگل غالب شده بود که بی‌تردید مورد نظر انگلیسی‌ها نبود که این زمان به دقت رفتار تشکیلاتی جنگلیان را رصد می‌کردند و در درون آن بی‌تردید در عالی‌ترین سطوح نیز افرادی را تعبیه کرده بودند. [۲]

 

منبع

ناصر عظیمی دو بخشری‏. جنبشی که به انقلاب تبدیل شد از مبارزه علیه اشغالگران تا تاسیس جمهوری در گیلان. رشت: انتشارات سپیدرود به سفارش حوزه هنری گیلان، ۱۳۹۹.

[۱] ‏همان، پانویس نکته گفتنی اینکه جنگلی‌ها تا این زمان هنوز انقلابیون بلشویک روسی و رهبران آن را « احرار روسیه» خطاب می‌کردند.

[۲] ‏همان، ۳۰۹ ـ ۳۱۲.

 

انتهای پیام/